دفاع تمام قد سیاوش طهمورث از عادل فردوسی پور و برنامه نود

سیاوش طهمورث از معایب شهرت می‌گوید و باور دارد وقتی همه شما را دیدند مسئولیت شما زیادتر می‌شود و هیچ‌گونه کار خلاف کوچک را نمی‌توان انجام داد، حتی نمی‌توان از چراغ قرمز هم رد شد. شهرت فقط مسئولیت ایجاد می‌کند و به همین دلیلم هست که باید کاری بکنیم که خطا نباشد. ما شهرت را به اشتباه استفاده می‌کنیم و فکر می‌کنیم باید پز بدهیم که معروف هستیم.

دفاع تمام قد سیاوش طهمورث از عادل فردوسی پور و برنامه نود

او به اندازه عکس‌هایش گشاده روست و درست برخلاف نقش‌هایی که بازی کرده انسانی است که سره و ناسرا را از یکدیگر تمیز می‌دهد، با سواد است چون باور دارد دانش ابزار بازیگری است و خودش هم «معرکه در معرکه» را یکبار دیگر و پس از سی سال روی صحنه تئاتر برد تا به همه ثابت کند سیاوش طهمورث با هفتاد و چند سال سن در این عرصه به قدری سر حال هست یک‌تنه هنرش را به رخ بکشاند. ما هم به بهانه همان اثر از او خواستیم تا به کافه خبر بیاید، طهمورث آمد و ما مفصل درباره این نمایش صحبت کردیم و شما می‌توانید قسمت اول مصاحبه را در اینجا مطالعه کنید.

اما سابقه درخشان او برای شش دهه فعالیت در سینما، تئاتر و تلویزیون اجازه نداد که مصاحبه را فقط به نمایش معطوف کنیم. به همین دلیل در دو بخش با او گفت‌وگو کردیم و در قسمت دوم به بحث درباره سندیکا، حذف برنامه «نود» از تلویزیون، «زخم کاری»، مشکلات حقوقی و صنف خانه سینما، ساترا و البته فوتبال پرداختیم که در ادامه می‌توانید بخش‌های متفاوت این مصاحبه را بخوانید.

مهر ۱۴۰۱ بود که فیلمی از شما منتشر شد که در آن شما درباره تهیه‌کننده‌ای صحبت می‌کنید که پول شما را خورده و حقتان را نداده، خانه سینما نتوانسته کاری انجام بده و دادگاه هم نتوانسته احقاق حق کند، می‌توانید بگویید تهیه‌کننده چه کسی بوده؟

به دو دلیل نمی‌توانم اسم ببرم، یک نمی‌خواهم با آبرو و زندگی دیگران بازی کنم، دوم اینکه وقتی فقط اسم یک نفر را بگوییم بقیه از ماجرا تبرئه می‌شوند و نباید این‌گونه باشد.

اسم تهیه‌کننده را نمی‌بریم اما طبق گفته شما از دادگاه و خانه سینما هم نتوانستند این ماجرا را پیگیری کنند، با چه دلیل است، ما مشکل حقوقی داریم؟ اصناف ما مشکل دارد؟ ایراد اساسی کجاست؟

بعد از چندسالی که گذشت و به دادگاه‌های زیادی که رفتم، ایشان دید من ماجرا را رها نمی‌کنم، خودش جلو آمد و کم و زیاد پول را داد. من فقط می‌خواستم ثابت کنم حق آدم‌ها را باید داد. همه جا ممکن است که شما به یک تعداد آدم خوب و یک عده آدم مخرب برخورد کنید و این مخرب بودن را نباید گردن خود آدم‌ها بیندازیم چرا که جامعه هم تاثیرگذار است. ما هرقدر هم پاک و منزه باشیم، نمی‌توانیم جلوی گرسنگی و احتیاجات خودمان را بگیریم، حالا یکی می‌تواند یک هفته دوام بیاورد، یک نفر یک ماه، یک نفر ۲۰ سال اما به هر حال کم می‌آورد.

یک قانونی است که جامعه تدوین کرده و یک قانونی هم هست که تدوین نشده، اما در درون خود ما وجود داشته است و ما قانون انسانی را رعایت نمی‌کنیم. ایراد همین‌جاست.

طبق تجربه شما آن قانونی که باید به قانون انسانی نظارت کند هم دچار مشکل است، درسته؟

بله، اگر آن مشکل نداشته باشد و درست به آن عمل شود اوضاع این‌گونه نمی‌شود. هرکسی که دزدی می‌کند باید مقابلش ایستاد، وقتی این‌کار را انجام ندهیم، یعنی به قانون انسانی هم تجاوز کرده‌ایم.

صنف سینما هم نتوانست کاری انجام دهد، مشکل از کجاست؟

ما سندیکا نداریم، اگر سندیکا داشتیم لازم نبود من تا این میزان اذیت شوم. این چیزی که الان وجود دارد هم خانه سینما و خانه تئاتر است، حتی موسسه و شرکت هم نیستند، خانه یعنی یک‌وقت‌هایی دور هم دیگر جمع می‌شویم و احوال یکدیگر را می‌پرسیم. اما سندیکا به معنای این است که دنبال حق و حقوق و موفقیت شماست.

در همین تئاتر و سینمای خودمان، عده‌ای به ناحق بیکارند و عده‌ای دیگر به ناحق پول خوبی دریافت می‌کنند، چرا؟ آیا آسمان دریده شده، این‌ها به زمین افتادند و با دیگران تفاوت دارند؟ خیر، این‌گونه نیست. مشکل از جای دیگر است.

در همین خانه‌سینما مشکل زیاد است، اما در حال حاضر مطالبه و درد اصلی کجاست؟

این موردی که می‌گویم مربوط به چندسال اخیر نیست، ما همیشه در طول تاریخ می‌خواهیم کاری انجام دهیم که مسئولیت از گردن دیگری بازشود، به همین دلیل دیگران از ما سواستفاده می‌کنند و اگر ضعف و نقصانی هست، خودمان مقصرش هستیم، چون مسئولیت‌پذیر نیستیم این فقط برای خانه سینما نیست در همه جا صدق می‌کند حتی در یک آپارتمان همه از مدیر شدن فرار می‌کنند.

منافع افراد کجاست که سلب مسئولیت می‌کنند؟ مثلا در خانه سینما و خانه تئاتر من سلب مسئولیت می‌کنم که بعدا فقط غر بزنم؟ ماجرا چیست؟

مشکل این است که کسی که در یک‌جایی به مسئولیتی می‌رسد، عواملی با خودشان دارند و وقتی روی کار باشند منافع همان اطرافیان تامین است و بقیه بی‌کار می‌مانند. باور کنید آدم روی حصیر با یک خانه خیلی کوچک می‌تواند راحت زندگی کند، به شرط آنکه وجدان راحتی داشته باشد و این خیلی لذت‌بخش است، آن خانه‌های ۶۰۰ متری به چه کاری می‌آید؟ مگر چقدر جا برای خوابیدن لازم است؟ این موارد کمبود دوران کودکی است که می‌خواهیم پز بدهیم. اما اگر به آن عقده‌ها آگاه باشیم می‌توانیم آن را کنترل کنیم و این حرف من نیست، حرف روانشناسان بزرگی مثل فروید است، اما ما حتی حاضر نیستیم کنکاش کنیم که مشکل از کجاست.

منبع: خبر آنلاین
  • لینک کوتاه کپی شد
ارسال نظر

آخرین اخبار