توهم مصرف مواد مخدر باعث قتل شد

اسفند ماه سال 1401 جسد بی جان جوانی به نام پیام در سرویس بهداشتی خانه اش واقع در خیابان تهرانسر در حالی پیدا شد که با بند هودی خودش خفه شده بود.رسیدگی به موضوع در دستور کار محمدمهدی براعه بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت.

بررسی‌ها برای روشن شدن راز جنایت آغاز شد و همسایه‌ها در جریان تحقیقات گفتند که مردی با موهای خرمایی روز حادثه سراسیمه از آنها جای فلکه آب خانه را پرسیده است.همسایه‌ها که مستاجر جدید آن خانه را خوب نمی شناختند با فرض اینکه مرد مو خرمایی از اقوام اوست؛ راهنمایی اش کرده بودند.

بعد مشخص شد شیر سرویس بهداشتی شکسته بود و فرضیه درگیری در سرویس بهداشتی منجر به شکسته شدن شیرآب قوت گرفت.قاتل بعد از جنایت از مهلکه گریخت و تحقیقات برای یافتن ردی از او کلید خورد.

تحقیقات حکایت از آن داشت که مقتول خرید و فروش ارز می‌کرده و همچنین به همراه یکی از دوستان خود معامله موتور سیکلت انجام می‌دادند.احتمال می‌رفت متهم به قتل از محل مخفی کردن دلارهای مقتول با خبر بوده و با انگیزه سرقت با او درگیر شده باشد.

در حالی که تحقیقات در این پرونده ادامه داشت، هفته قبل سیم کارت مقتول فعال شد و ماموران بلافاصله فردی را که سیمکارت در گوشی اش روشن شد دستگیر کردند.

این مرد ادعا کرد که گوشی اش به سرقت رفته و خبر ندارد چه سیمکارتی در آن فعال است.سپس فردی را به عنوان سارق گوشی خود معرفی کرد که او نیز دستگیر شد.

متهمان بعد از دستگیری در جلسه بازجویی حاضر شدند.اولین متهم گفت:«مدتی قبل در پارک این متهم حاضر با چاقو به من حمله کرد و گوشی ام را سرقت کرد.همان شبی بود که پیام به قتل رسید.پیام دوست من بود و این متهم حاضر از اشرار منطقه است که از خیلی‌ها مثلا از پدر خود من خفت گیری کرده است.او همان مرد مو خرمایی است که همسایه‌ها او را دیده بودند.اما الان موهایش را رنگ کرده است.»

متهم دیگر گفت:«این فرد دروغ می‌گوید.موهای من خرمایی نیست!رنگ هم نکرده ام.من هرگز خفت گیر نبوده ام و قاچاقچی مواد مخدر هستم.پدر این متهم هم الان اینجاست، مورد خفت گیری من قرار نگرفته است؛ او اعتیاد دارد و مشتری من است!»

در جریان تحقیقات متهم اول که سعی کرده بود فرد دیگری را سارق گوشی خود جا بزند لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایت برداشت.اما موضوع اختلاف به خاطر دلار را انکار می‌کند.متهم در اعتراف به قتل گفت:«با مقتول از سالها قبل دوست بودیم.روز حادثه با هم مواد مصرف کردیم و او تحت تاثیر توهم با چاقو به من حمله کرد و ضربه ای زد.من هم با سنگ به سرش زدم اما با بند هودی او را خفه نکردم.»

متهم در ادامه گفت:«موهای من جوگندمی است و نمی دانم چرا همسایه‌ها گفتند فردی با موهای بور دیده اند!»

رسیدگی به این پرونده در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران در جریان رسیدگی قرار دارد.