قتل خواهر زاده در بیابان! | ورود پلیس به ماجرای یک تجاوز باورنکردنی
مردی که خواهرزاده خود را به قتل رسانده بود به جرمش اعتراف کرد.
قتل عمل شنیعی است که باعث گرفتن جان یک انسان میشود. روزانه هزاران انسان در دنیا به قتل میرسند. متاسفانه اخبار مربوط به قتل در ایران افزایش پیدا کرده است. افرادی که مرتکب قتل میشوند گمان می کنند حقیقت هرگز مشخص نمی شود غافل از اینکه روزی در چنگان قانون گرفتار می شوند. تازه ترین خبر درباره قتل را در ادامه بخوانید.
مرد جنایتکار که خواهرزاده خود را در شهرستان محلات به قتل رسانده بود ساعتی بعد به کلانتری رفت و اعتراف کرد.
سرهنگ «احسان آنقی» سخنگوی فرماندهی انتظامی استان مرکزی در این باره گفت: روز جمعه فردی به کلانتری 13 شهرستان محلات مراجعه و اعلام کرد که بر اثر درگیری، اقدام به قتل خواهرزاده خود با استفاده از سلاح شکاری کرده است.
وی ادامه داد: بلافاصله عوامل گشت انتظامی به همراه بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان برای بررسی موضوع به محل وقوع قتل در بیابانهای اطراف یکی از روستاهای شهر محلات اعزام شدند و جسد مقتول را که زن جوانی بود کشف و با دستور مرجع قضایی به پزشکی قانونی منتقل کردند. متهم انگیزه خود را اختلاف خانوادگی عنوان کرد.
این در حالی است که یکی از بستگان مقتول اظهار داشته وی پس از دو بار ازدواج ناموفق در خانه مادربزرگش اقامت داشته اما به علت آزارهای دایی و نامادری خود قصد داشته خانهای اجاره کرده و تنها زندگی کند که داییاش روز حادثه به بهانه بردن او به بهزیستی وی را به بیابان کشانده و با شلیک گلوله به قتل رسانده است.
تجاوز پرهام به دختر جوان
خبر دیگر صفحه حوادث امروز مربوط به اتهام تعرض پسری به نام پرهام به دختری جوان است.
پرهام پسر نوجوانی است که به اتهام رابطه نامشروع و تعرض بازداشت شده است. او که این اتهام را قبول ندارد برای سایت جنایی از زندگیاش میگوید.
*چند سال داری؟
16 ساله هستم.
* متهم به تعرض هستی قبول داری؟
قبول ندارم این دروغ است من تجاوز نکردم
*پس شاکی بیدلیل شکایت کرده است؟
من قبول دارم رابطه داشتیم اما این خواسته هر دو طرف بود.
*یعنی تجاوز نکردی؟
نه من این کار را نکردم رویا خودش همراه من آمد با هم به باغ رفتیم.
*چطور با هم آشنا شدید؟
رویا و دوستش با دوستان من دوست بودند ما چندباری با هم بیرون رفته بودیم. پارتیهای دوستانه هم داشتیم اینطور با هم آشنا شدیم.
*چرا از دیگران شکایت نکرده و از تو شکایت کرده است؟
من واقعا نمیدانم چرا این کار را کرده است. شاید میخواهد از من پول بگیرد و رضایت بدهد چون از من خواسته بودم پول بدهم شکایتش را پس بگیرد.
*مگر تو پول داری؟
من کار میکنم رویا فکر کرده چون کار میکنم پس پول دارم.
*درس نمیخوانی؟
دو سال است درس نمیخوانم میخواهم پولدار شوم. در بازار پادویی میکنم.
*اگر کار میکنی کی وقت داری پارتی بروی؟
شبها معمولا پارتی میکنیم.
*پدر و مادرت خبر دارند؟
پدر ندارم چند سال پیش تصادف کرد و فوت کرد اما مادرم در جریان است.
*کمکی کرده است؟
فعلا وثیقه خواستهاند مادرم دنبال تامین وثیقه است.
، فکر نمیکنی راهی که رفتی اشتباه است؟
بله اشتباه کردم باید سرم را به کار گرم کنم خیلی اشتباه بزرگی کردم .