قتل| قتل همسر| قتل شوهر

قتل شوهر و فروش دو نوزاد توسط زن ایرانی! | متهم پروند اخلاقی مرتکب قتل شد

زنی که دو نوزادش را فروخته و شوهرش را کشته است مدعی است چون شوهرش از او شکایت کرد دست به اینکار زده است.

قتل شوهر و فروش دو نوزاد توسط زن ایرانی! | متهم پروند اخلاقی مرتکب قتل شد

خبرملت: قتل عمل شنیعی است که باعث گرفتن جان یک انسان می‌شود. روزانه هزاران انسان در دنیا به قتل می‌رسند. متاسفانه اخبار مربوط به قتل در ایران افزایش پیدا کرده است. در ادامه ماجرای یک پرونده فاجعه آمیز قتل را می‌خوانید که زنی شوهر و دو فرزندش را کشسته است.

زنی که دو نوزادش را فروخته و شوهرش را کشته است مدعی است چون شوهرش از او شکایت کرد دست به اینکار زده است.

نباید پای شوهرم به جلسه دادگاه می‌رسید! او به خاطر برخی مسائل خاص اخلاقی از من شکایت کرده بود.من هم می‌دانستم که اگر جلسه دادگاه کیفری یک برگزار شود به خوبی نمی‌توانم از خودم دفاع کنم به همین دلیل از رسوایی می‌ترسیدم که تصمیم گرفتم…

خراسان نوشت : زن جوانی که در پرونده قتل همسر ۴۰ ساله‌اش دستگیر شده است با بیان این مطلب به تشریح گذشته خود پرداخت و به سوالات خبرنگار روزنامه خراسان پاسخ داد. آن چه می‌خوانید نتیجه این گفت وگوی کوتاه برای کنکاش در ریشه‌یابی این گونه جرایم هولناک است.

نامت چیست؟ معصومه- الف

چند سال داری؟ ۲۵ ساله هستم.

تا چه مقطعی تحصیل کردی؟ تا کلاس سوم ابتدایی درس خواندم.

در چند سالگی ازدواج کردی؟ تازه وارد ۱۴ سالگی شده بودم که پای سفره عقد نشستم و با «حمید» ازدواج کردم.

چگونه با هم آشنا شدید؟ روزی مادرم در یک سفر درون شهری با خانمی در مینی بوس آشنا شده بود که صحبت‌هایشان به موضوعات خانوادگی کشیده شده بود، طولی نکشید که آن زن به خانه ما آمد و مرا برای پسرش خواستگاری کرد .

چند سال با همسرت زندگی کردی؟ حدود ۱۱ سال.

چند فرزند دارید؟ الان دو پسر دارم، ولی دو فرزندم را هم در نوزادی فروختیم!

چرا فرزندانت را فروختی؟ همسرم معتقد بود من لیاقت بزرگ کردن آن ها را ندارم! ۵ یا ۶ سال قبل بود که پسرم را فروختیم و حدود ۴ سال قبل هم دخترم را یک هفته بعد از آن که به دنیا آمد !البته من با مشخصات کامل خودم در بیمارستان بستری شدم الان هم هنوز یارانه دخترم را دریافت می‌کنیم!

آن ها را به چه مبلغی فروختید؟ پسرم را ۵ میلیون و دخترم را ۷ میلیون تومان فروختیم .

همسرت اعتیاد داشت؟ بله! شیشه مصرف می‌کرد! در واقع اختلاف ما هم بیشتر به این خاطر بود!

پولی را که از فروش نوزادان تان به دست آوردید چه کردید؟ شوهرم پول‌ها را گرفت با فروش پسرم یک دستگاه موتورسیکلت خرید تا درپیک موتوری کار کند و با فروش دخترم نیز خانه رهن کردیم و باقی مانده آن هم صرف مخارج روزانه شد.

الان چه احساسی داری؟ عذاب وجدان دارم! فقط می‌خواهم بازگردم و درکنار دو فرزندم باشم!

یعنی نمی‌خواهی دنبال دو نوزاد دیگرت بروی؟ من نمی‌دانم آن ها را شوهرم به چه کسی فروخت! خبری از آن ها ندارم.

پدرت چه شغلی دارد؟ کارگر سرگذر است.

چرا ادامه تحصیل ندادی؟ دچار تشنج می‌شدم! مدتی مرا به بهزیستی فرستادند و در مدرسه استثنایی‌درس می‌خواندم! بعد هم دیگر نتوانستم ادامه تحصیل بدهم!

با این اختلافات خانوادگی چرا طلاق نگرفتی؟من خیلی به طلاق اصرار داشتم، اما او طلاقم نمی‌داد! چند بار هم به دادگاه رفتیم ولی…

چرا همسرت از تو شکایت کرده بود؟ می‌خواست اثبات کند که من با فرد دیگری ارتباط دارم !

با آن فرد مورد ادعای همسرت چگونه آشنا شدی؟ او باغ گیلاس داشت و من هم برای جمع آوری گیلاس به باغ او می‌رفتم، وقتی سرگذشتم را برایش بازگو کردم و از مشکلات خانوادگی ام برایش گفتم، او هم دلش سوخت و ماهانه مبلغ ۲ میلیون تومان به حساب بانکی من واریز می‌کرد تا به زندگی مشترکم ادامه بدهم! ولی از چند ماه گذشته ادعا می‌کرد که اگر از همسرم طلاق بگیرم با من ازدواج خواهد کرد! با وجود این من اشتباه بزرگی مرتکب شدم! کاش این گونه فریب نمی‌خوردم !

چه شدکه تصمیم به قتل گرفتی؟ من قصد کشتن همسرم را نداشتم. وقتی از من شکایت کرد خیلی ترسیدم که در دادگاه ماجرای ارتباطم با آن جوان ۲۷ ساله لو برود و رسوایی به بار بیاید، درصورتی که من فقط تلفنی با او صحبت می‌کردم!

چند میلیون تومان برای قتل شوهرت پرداختی؟ من فقط با پسر عمویم موضوع را مطرح کردم و۲ یا ۳میلیون تومان به حسابش ریختم، چون او می‌گفت باید به فرد دیگری هم پول بدهد! ولی نگفتم شوهرم را به قتل برساند!

من«حمید»را دوست داشتم، چون پدر فرزندانم بود! ولی او با شمشیر به سر شوهرم کوبیده بود!

مادرت زنده است؟ نه! او هم حدود ۵ ماه بعد از قتل همسرم به خاطر بیماری کلیوی فوت کرد.

می‌دانی اکنون فرزندانت تا چه اندازه شرمنده رفتارهای تو می‌شوند؟ آن زمان به این چیزها فکر نمی‌کردم، اما الان خیلی خجالت زده هستم!

پشیمانی؟ خیلی!کاش برای طلاق اصرار می‌کردم و این تصمیم احمقانه را نمی‌گرفتم .

برای دو نوزادی که فروختید دلتنگ نمی‌شوی؟ نه !کاری از دستم ساخته نیست !

حرف پایانی یا توصیه به دیگران ؟هر نوع ارتباط غیر اخلاقی بالاخره زندگی انسان را به نابودی می‌کشاند، طوری که خودت هم متوجه نمی‌شوی! امیدوارم اشتباه بزرگ مرا دیگران مرتکب نشوند! از سوی دیگر هم اختلافات خانوادگی را باید از مسیرقانونی دنبال کرد،کاش کسی را داشتم که مرا از این بیراهه باز می‌داشت!

 

  • لینک کوتاه کپی شد
ارسال نظر

آخرین اخبار