قتل| قتل همسر| قتل شوهر

مرد ایرانی ۱۰ زن را به قتل رساند | تجاوز و قتل وحشتناک زنان در کرج

امید برک بعد از آنکه زنان را به عنوان مسافر سوار می‌کرد آنها را به خانه‌اش می‌برد، آزار جنسی می‌داد، به قتل می‌رساند و طلاهایشان را سرقت می‌کرد.

مرد ایرانی ۱۰ زن را به قتل رساند | تجاوز و قتل وحشتناک زنان در کرج

خبرملت: قتل عمل شنیعی است که باعث گرفتن جان یک انسان می‌شود. روزانه هزاران انسان در دنیا به قتل می‌رسند. متاسفانه اخبار مربوط به قتل در ایران افزایش پیدا کرده است. در ادامه ماجرای پرونده قتل فجیع زنان در کرج به دست امید برک را می‌خوانید.

 امید برک یکی از مخوف‌ترین جنایتکاران ایران است، مردی که ۱۰ زن را به قتل رساند و اموال آنها را سرقت کرد. هشت نفر از قربانیان این قاتل سریالی زنان کرجی بودند که در سال‌های ۸۶ و ۸۷ در دام این مرد افتادند و مورد آزار جنسی نیز قرار گرفتند. دو نفر از مقتولان نیز در شمال کشور به دست امید به کام مرگ کشانده شدند.

به گزارش سایت جنایی، پرونده این جنایتکار در سحرگاه چهارم بهمن سال ۱۳۸۹ با اعدام او در میدان قدس شهر کرج بسته شد. این در حالی بود که زمان اجرای حکم، همسر این مرد به جرم همدستی با او در زندان به سر می‌برد. اسرار و پشت پرده این پرونده را در ادامه مرور کرده‌ایم.

شروع تحقیقات

بهمن سال ۸۶ پرونده‌ای در اداره ویژه مبارزه با قتل پلیس آگاهی کرج گشوده شد که ابعاد آن خیلی وسیع‌تر از حد انتظار شد. مطابق گزارش پلیس زنی ۳۵ ساله با پارچه خفه شده بود و سپس قاتل یا قاتلان جنازه او را در جاده کمالشهر رها کرده و گریخته بودند. این زن مورد سرقت قرار گرفته بود اما هیچ ردی از عاملان جنایت وجود نداشت.

کارآگاهان بعد از سه روز تحقیق هویت مقتول را فاش کردند و مشخص شد این زن روز حادثه برای رفتن به تهران از خانه خارج و در پل فردیس ناپدید شده بود.

هنوز تحقیقات درباره قتل زن جوان به نتیجه نرسیده بود که در حدود یک ماه بعد جنازه زنی دیگر پیدا شد که با همان شیوه جان باخته بود. ماموران سراغ همسر صیغه‌ای مقتول رفتند و از او بازجویی کردند. این مرد به کشتن همسرش اقرار کرد اما وقتی نوبت به بازسازی صحنه رسید معلوم شد دروغ گفته و هیچ نقشی در جنایت نداشته است به همین دلیل آزاد شد و تحقیقات در حالی از سر گرفته شد که هنوز نمی‌شد با قاطعیت گفت قتل دو زن جوان به هم مربوط است.

بررسی‌های معمول همچنان در جریان بود تا اینکه روز ۳۱ فروردین سال ۸۷ بار دیگر کارآگاهان جنایی دفتر کار خود را برای رفتن به محل کشف جسد زنی جوان ترک کردند. سومین مقتول با روسری خودش کشته شده بود و جنازه او را در جاده قزلحصار رها کرده بودند. کشف جسد سه زن که به شیوه‌ای یکسان از پا درآمده بودند زنگ خطر وقوع جنایت‌های سریالی را به صدا درآورد.

هر زنی که به من اعتماد کرد، کشتم

اولین سرنخ از قاتل سریالی

در اردیبهشت همان سال پلیس در برابر چهارمین مقتول قرار گرفت. قاتل این بار نیز طعمه‌اش را خفه کرده و طلا، پول‌ها و تلفن همراه او را به سرقت برده بود.

سرهنگ جواد صفایی، رئیس وقت اداره قتل پلیس آگاهی استان البرز، در خاطرات خود نوشته است: جسد چهارم که پیدا شد با سرنخی رو‌به‌رو شدیم که در جنایت‌های قبلی نبود. در بررسی صحنه جرم، رد لاستیکی در محل رها کردن جسد به جا مانده بود که قابل اثربرداری و اندازه‌گیری بود. کارشناسان بررسی صحنه جرم، قالب لاستیک را گرفتند و من فاصله محور را با متر اندازه زدم که دقیق یادم است ۱۴۱ سانتی‌متر از داخل بود. از شرکت‌های تولید‌کننده لاستیک استعلام گرفتیم که نوع لاستیک را به ما اعلام کردند. بعد از شرکت‌های خودروسازی استعلام گرفتیم کدام خودرو از این لاستیک استفاده می‌کند که نام چند خودرو اعلام شد.

او در ادامه نوشته: بر اساس اندازه محور خودرو، شرکت‌های خودروسازی، ام‌وی‌ام ۱۱۰ را به عنوان خودرو قاتل اعلام کردند. با کشف این سرنخ در مثلثی که جسدها رها می‌شد، به گشت‌زنی پرداخته و تمرکز روی خودرو ام‌وی‌ام ۱۱۰ بود. از سوی دیگر ساکنان این مثلث را هم که احتمال قتل از سوی آنها وجود داشت شناسایی و احضار کردیم اما با همه اقدامات پلیسی، نتیجه‌ای به دست نیامد. ما حتی با شناسایی مثلث ارتکاب جرم توسط قاتل به عنوان کشاورز در زمین‌های کشاورزی سمت کمالشهر تا صبح کشیک دادیم تا اگر قاتل برای رها کردن جسد آمد، او را دستگیر کنیم اما این روش هم بی‌نتیجه ماند. بررسی‌ها ادامه داشت تا اینکه جسد پنجمین زن کشف شد. در این جنایت هم رد لاستیکی پیدا شد که از آن هم نمونه‌گیری کردیم و فاصله محور را گرفتیم که همان اندازه قبلی بود و مطمئن شدیم قاتل خودرویش را عوض نکرده است.

جسد پنجمین قربانی قتل‌های سریالی زنان کرجی، هشتم خرداد ۸۷ در نزدیکی فرودگاه پیام کرج کشف و چند روز بعد جنازه دختر ۲۴ ساله‌ای در جاده کمالشهر کرج پیدا شد.

سرهنگ صفایی توضیح داده است: در شاخه‌ای از تحقیقات متوجه تماس یکی از قربانیان قبل از مرگ با تلفنی شده و با ردیابی روی این تماس به زنی رسیدیم. بررسی‌ها نشان داد این زن یک دستگاه خودرو پیکان به نامش ثبت شده است. تحقیقات درباره این زن یکی از مسیرهای ما برای کشف راز قتل بود. آن زمان در پلیس آگاهی پیکانی داشتیم و با آن تردد می‌کردیم. یک روز از راننده که بعدها در پرونده‌ای دیگر به درجه شهادت نائل آمد، خواستم در جاده‌ای خاکی ماشین را روی خطی مستقیم عقب و جلو کند و بعد با متر محور پیکان را اندازه گرفتم و تازه آنجا متوجه شدیم شرکت‌های خودروسازی چه آمار اشتباهی به ما داده بودند. اندازه محور پیکان هم ۱۴۱ سانتی‌متر بود. همان روز دستورالعملی آماده کرده و به یگان‌های پلیس اعلام کردیم که فقط ام‌وی‌ام مد نظر نیست و خودرو پیکان را هم در نظر داشته باشید.

دو جنایت آخر امید برک

قاتل ناشناس در ادامه جنایت‌های خود دو زن دیگر را نیز به همان شیوه از پا درآورد و اجسادشان را کنار خیابان رها کرد تا اینکه بالاخره کارآگاهان توانستند این مرد را ردیابی و او را روز ۱۹ تیر سال ۸۷ دستگیر کنند.

سرهنگ صفایی توضیح داده: یک روز در محله پیشاهنگی به دنبال سرنخی بودیم که سرهنگ رمضانی تماس گرفت و خبر داد گوشی یکی از مقتولان با سیم‌کارت دیگری فعال شده است. صاحب سیم‌کارت را شناسایی کردیم. یک زن میانسال و ساکن قزوین بود. بررسی خانواده این زن به خصوص فرزندانش ما را به سرنخی رساند که با تمرکز روی آن به قاتل رسیدیم. این زن پسری به نام امید داشت. امید همسر همان زنی بود که با ردیابی تماس یکی از مقتولان به او رسیده بودیم.

طبق توضیحات او، فعال بودن گوشی یکی از مقتولان در دست مادر امید، ردپای همسر او در ماجرای یکی از قتل ها، داشتن خودرو پیکان و نشانی‌های جعلی او، نقاط تلاقی این پرونده برای دست داشتن امید در قتل‌ها بود: ردزنی‌های خود را برای پیدا کردن آدرس امید آغاز کرده و متوجه شدیم او به یکی از شهرهای شمالی رفته است. من همراه سه نفر از همکاران راهی این شهر شدیم و سرهنگ رمضانی از کرج ردیابی‌ها را انجام می‌داد. بررسی‌ها نشان داد، خودرو پیکان مورد نظر چند دفعه در یکی از جایگاه‌های سوخت در این شهر بنزین زده بود. به این جایگاه رفته و چند روزی کمین کردیم اما دیگر به آنجا نیامد.

در ادامه توضیحات آمده: ما با محدوده وسیعی روبه‌رو بودیم که احتمال حضور متهم در آنجا وجود داشت. مسیری حدود هفت کیلومتر را هر روز به صورت پیاده و سواره روزی چند بار بررسی می‌کردیم. من آن سال قرار بود به سفر حج مشرف شوم و به روزهای سفر نزدیک می‌شدم. یک شب که خیلی هم خسته بودیم، خودرو پیکانی را دیدم که پلاکش «دال» بود. ما هم به دنبال خودرو پیکان پلاک «دال» بودیم. با دیدن خودرو به همکارم آقای شجاعی گفتم این همان پیکانی است که به دنبالش هستیم. پلاک را کامل تطبیق دادیم و به قطعیت رسیدیم که این پیکان قاتل است.

سرهنگ صفایی درباره دستگیری قاتل می‌گوید: خودرو در نزدیکی منطقه‌ای ساحلی پارک شده بود. حالا چند فرضیه پیش رو داشتیم؛ قاتل به ساحل رفته، قاتل در یکی از خانه‌های اطراف سکونت دارد یا خودرو را در آنجا رها کرده است. در آن منطقه، یک مجتمع اقامتی در کنار ساحل بود که اول به آنجا رفته و احتمال دادیم امید آنجا باشد. وارد اتاق مسئول اجاره سوئیت‌ها که شدیم، با مرد جوانی روبه‌رو شدم که حسم می‌گفت او قاتل مورد نظر ماست. موضوع را به همکارانم که همراه بودند، گفتم. آن موقع سال و ساعات پایانی روز، آنجا خیلی شلوغ بود و اگر شک می‌کرد و می‌خواست درگیر شود، امکان داشت اتفاقات ناگواری رخ دهد و نتوانیم برای دستگیری‌اش حتی از اسلحه استفاده کنیم. امید نگاهی به ما کرد و احتمال داد مامور باشیم.

او ادامه می‌دهد: باید به او اطمینان می‌دادیم خیالش راحت شود. گفتیم نیاز به جایی دنج داریم که آرامش به چهره‌اش برگشت. ابتدا ما را به سوئیتی برد که اطرافش شلوغ بود. گفتم اینجا دنج نیست. بعد ما را به سوئیت دیگر در انتهای محل اقامتی برد که آنجا بهترین محل برای دستگیری متهم بود. وقتی وارد سالن شدیم، به او گفتم آقا امید حالت چطور است؟ شوکه شد و دستش را داخل جیب شلوار شش‌جیب پلنگی‌اش برد تا چاقوی ضامن‌دار را بردارد که سریع واکنش نشان دادیم و دستگیرش کردیم.

جنایت های تکراری «برک» - ایمنا

اعترافات قاتل

امید برک در بازجویی‌ها به قتل هشت زن کرجی اعتراف کرد و گفت جنایت‌ها را زمانی انجام می‌داده که همسرش ساحره در خانه نبوده است. او گفت زنان را به عنوان مسافر سوار می‌کرد، سپس می‌ربود و به خانه‌اش می‌برد تا نقشه‌اش را اجرا کند.

در ادامه روند تحقیقات معلوم شد همسر این قاتل نیز در جریان جنایت‌های شوهرش بوده و به طور غیرمستقیم به او کمک می‌کرده است. به همین دلیل این زن نیز بازداشت و البته مشخص شد ساحره همسر قانونی امید نبوده است.

امید در ادامه تحقیقات اعتراف کرد دو زن را نیز سال‌ها قبل در شمال کشور به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: بعد از اینکه دو زن را در شمال کشتم با ساحره ازدواج کردم و به کرج آمدیم تا زندگی سالمی را در پیش بگیرم اما یک روز وقتی زنی را به عنوان مسافر سوار خودرو پیکانم کردم به من تهمت آدم‌ربایی زد و ادعا کرد می‌خواستم به او تجاوز کنم. از همان موقع فکر انجام قتل‌ها به ذهنم رسید تا اینکه مدتی بعد با گرانی بنزین دچار مشکلات مالی شدم و تصمیم گرفتم طلاهای زنان را بدزدم و سپس آنها را بکشم.

امید برک و ساحره در دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی محاکمه شدند و اولیای دم مقتولان برای مرد جنایتکار حکم قصاص خواستند.

قاضی عزیزمحمدی که اکنون بازنشسته شده درباره ساحره توضیح داده: امید سال ۸۴ عاشق ساحره شد. ازدواجی در کار نبود و ساحره، زنی که به عنوان متهم ردیف دوم و همدست برک در دادگاه حضور پیدا کرد، همسر قاتل نبود و سندی دال بر ادعای این موضوع مشاهده نشد. ساحره در تمام مراحل رسیدگی چادر را روی چهره‌اش کشانده بود. گاهی حتی شک ‌می‌کردم او زن باشد. اما یک‌ بار همزمان خشم و اضطراب و بهت را در چهره‌اش دیدم. صورتی خسته و فرتوت داشت. با چشم‌های گرد دادگاه را تعقیب‌ می‌کرد. چهره‌ای عجیب داشت. سیاه‌بختی و نداری‌ و هزار آسیب و زخم و مصیبت را در صورتش می‌دیدید، اما خودش را حفظ کرده بود. یا سنش بیشتر از امید بود یا آن‌قدر سختی کشیده‌ بود که سنش بیشتر نشان می‌داد. این زن در تمام قتل‌ها به امید کمک کرده بود. او بود که طلاهای سرقتی را می‌فروخت.

این قاضی بازنشسته درباره امید نیز گفته: قاتل دل خوشی از پدر و مادرش نداشت. پدرش مردی شکاک بود که همیشه با مادرش درگیری داشت. امید در دادگاه به قتل‌ها اعتراف کرد و مدعی شد ساحره هیچ نقشی در کارهای او نداشته و بی‌گناه است اما مدارک چیز دیگری را نشان می‌داد.

حکم اعدام امید برک

امید در نهایت به جرم ۱۰ فقره قتل به ۱۰ بار قصاص، به اتهام هشت فقره زنای محصنه و دو فقره تجاوز به عنف به یک بار اعدام در ملأعام و به خاطر سرقت اموال مقتولان به سه سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و رد مال محکوم شد. ساحره نیز به اتهام معاونت در قتل‌ها به پنج سال حبس و به اتهام فروش اموال مسروقه به دو سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

دو متهم به حکم دادگاه اعتراض کردند اما دیوان عالی کشور آن را تایید کرد و در نهایت امید ساعت ۶ و نیم صبح روز ۴ بهمن سال ۸۹ در میدان قدس کرج در حضور انبوهی از جمعیت به دار آویخته شد تا پرونده‌اش بسته شود.

  • لینک کوتاه کپی شد
ارسال نظر

آخرین اخبار